◕‿◕ بهترین روز زندگیم ◕‿◕
سلام عسلک مامان. بعد مدت ها اومدم تا برات بنویسم. برات بنویسم که امروزو فراموش نمیکنم. پارسال همچین روری ساعت ٦ صبح بود که با ١ بی بی چک فهمیدم مهمون خونه دلم شدی. خدایا عجب روزی بوددد. الان تو بغلمی و بعد از خوردن شیر همینطور زل زدی و نگام میکنی. خیلی شیرینی و با این شیرینیت زندگی من و بابا رهام رو هم شیرین تر کردی. فرشته آسمونی ورود به زمین مبارک....
نویسنده :
مامان مریمــ و بابا رهامــ
14:32